تغییر جنسیت و آثار حقوقی آن

ارسال شده توسط ادمین در 14 بهمن 1393 ساعت 23:13:48

تغییر جنسیت و آثار حقوقی آن

تحقیق ونگار ش: علی اوسط فلاح نژاد
کارمند : اداره ثبت احوال نظرآباد استان البرز
سال نگارش :  شهریور ماه   سال 1391

چکیده :

تغییر در لغت عبارت است از هرگونه دگرگونی و تبدیل وضعیت فعلی با وضعیت گذشته متفاوت باشد  ، تغییر جنسیت تقریبا" مفهوم روشنی دارد و به نظر عبارت است از تبدیل مرد به زن یا تبدیل زن به مرد و یا خنثی   و یا دوجنسی  که تبدیل به مرد یازن  شدن و نیز حتی  تبدیل مرد یا زن به خنثی  می باشد .

اختلال هویت جنسی ؛یک اختلال روانپزشکی است که هم آناتومی و هم فیزیولوژی هورمونی و فرمول کروموزومی جنسی فرد هماهنگ و همچنین ظاهرش هم در همان جنسی ا که فرمول ژنتیکی وی می باشد اما از نظر روانی از آن نقش جنسی که در آن است در عذاب شدید می باشد . این اختلال یعنی احساس مبرم ناراحتی از ساخت  بدن خود و آرزوی  از خلاصی ظاهر جنسی خویش و زندگی کردن  نقش مقابل ؛به عبارتی « ترانس سکسوالیسم » حالت کسی است که دارای شخصیت مشخص و معین باشد.ولی قویا" معتقد به تعلق داشتن به جنس مخالف است ؛بنابراین شخص سعی می کند در اجتماع به صورت جنس مقابل ظاهرشده و با استفاده از درمان هورمونی و جراحی ،ظاهر بیولوژیکی جنس مقابل را احراز نمایدپس اختلال هویت جنسی ،وضعیتی است که فرد میل وافر به گذراندن تمام اوقات حیات خود در نقش جنس مخالف راداردیا به عبارتی مردانی که روح وروان زنانه در جسم مردانه دارند و زنانی که روح و روان مردانه در جسم زنانه دارند .

بیماری ترانس سکشوال یک بیماری روحی و روانی شدید است که بیمار خواهان تبدیل به جنس مخالف است   ،گاه هیچ  درمانی  این بیماران جزتغییر جنسیت وجود ندارد.ازاین رو امام خمینی (ره) و اکثر فقهای شیعه ،حق تغییر جنسیت را برای این بیماران به رسمیت شناخته اند .می توان گفت که یکی از مصادیق حقوق بشر و حق تعیین سرنوشت ،حق تغییر جنسیت برای بیماران ترانس سکشوال است . البته این تغییر جنسیت با دقت نظر و با مراقبت های ویژه پزشکی همراه می باشد تا تنها بیماران خاص که راه درمان دیگری برای آنها وجود ندارد تغییر جنسیت دهند و باید جلوی تغییرجنسیت های غیر مجاز گرفته شود .

از نظر فقیهان شیعه  شرعی  قرآن کریم یا روایات اسلامی مبنی بر حرام بودن تغییر جنسیت بیان نگردیده است ،همچنین کسانی که خواهان تغییر جنسیت هستند ؛به بیماری شدید جسمی و روحی مبتلا شده وراهی برای معالجه ودرمان اینگونه بیماران وجودنداشته و مجبور به تغییر جنسیت باشند و این تغییر جنسیت ،تغییر در خلقت خدا محسوب نمی گردد

اولین تغییر جنسیت در ایران در سال 1309 شمسی مطابق با 1930میلادی اتفاق افتاد که بر اساس آن پزشکی به نام دکتر خلعتبری  پسر هیجده  ساله ای را با عمل جراحی به یک دختر تبدیل کرد. اولین تغییر جنسیت در انگلستان در فاصله سالهای1948-1942 میلادی اتفاق افتاد که دختر ی بنام لورا دیلون تغییر جنسیت دادو پسر گردید و نام مایکل دیلون را برای خود انتخاب نمود .

سابقه تغییر جنسیت در امریکا ،به عنوان یک موضوع پزشکی به سال 1952 بر می گردد .نخستین تغییر جنسیت در کشور مصر در سال 1982 میلادی اتفاق افتاد که جوان نوزده ساله ای به نام عبداله تغییر جنسیت داد و نام سالی را برای خود انتخاب کرد .

«« ب»»

تغییر جنسیت تاثیر زیادی بر زندگی فردی و اجتماعی شخص  گذاشته و آثار حقوقی زیادی بوجود می آید  .اگر تغییر جنسیت پس از ازدواج باشد ،ازدواج سابق باطل و منحل می شود ؛چون ازدواج دو مرد یا دو زن از نظر اسلام حرام وممنوع است .بلکه مرد پس از تغییر جنسیت و تبدیل شدن به یک زن می تواند با یک مرد دیگر ازدواج کند ،همچنین یک زن پس از تغییر جنسیت و تبدیل شدن به یک مرد می تواند با یک زن دیگر ازدواج کند .اگر هریک از برادر یا خواهر تغییر جنسیت دهد و به جنس مخالف در آید ،نسبت خانوادگی میان آن دو عوض می شود ؛یعنی برادر ،خواهر می شود و خواهر ،برادر و اگر عمو تغییر جنسیت دهد به عمه بدل و اگر عمه تغییر جنسیت دهد به عمو و همچنین دایی به خاله و خاله به دایی تغییر می کنند .و نکته جالب و ضروری اینکه پدر با تغییر جنسیت ؛هیچ گاه به مادر تبدیل نمی گردد و نیز مادر پس از تغییر جنسیت به عنوان پدر شناخته نمی شود و هیچ گاه بر کودکانش ولایت پیدا نمی کند بلکه با نبود پدر و جدپدری ،ولایت کودکان به عهده حاکم شرع خواهد بود.

بررسی های پزشکی معاینه فیزیکی و کروموزومی و هورمونی ، سلامت کامل را نشان میدهد ولی بررسی های روانپزشکی اضطراب و گاهی افسردگی ناشی از احساس عدم رضایت از جنسیت و انکار جنسیت خود را دارند.

ولایت در روابط خانوادگی ،عبارت از اقتداری است که قانون گذار به منظور اداره امور مالی و گاه تربیت کودک به پدر و جد پدری اعطا کرده است .گاه وصی منصوب از طرف پدر یا جدپدری  را نیزه در زمره اولیاء می آورند .ولایت به معنی عام ،سلطه ای است که شخص بر مال و جان دیگری پیدامی کند و شامل ولایت پدر و جدپدری می باشد ،ولی در روابط خانوادگی ،عبارت از اقتداری است که قانون گذار به منظور اداره امورمالی و گاه تربیت کودک به پدر و جدپدری اعطاء می نماید. درخصوص مساله ولایت بر فرزندان ،زمانی که پدر تغییر جنسیت می دهدازباب ولایت ،دیگر ولی محسوب نمی شود و مادر هم که حق ولایت ندارد ، پس ولایت فقط با جدپدری است و پدری که تغییر جنسیت داده در این خصوص هیچ نقشی نخواهد داشت .

هرگاه مرد به زن تغییر جنسیت دهد ولایتش باطل می شود و موجب سقوط ولایت وی می گردد و همچنین پدر پس از تغییر جنسیت از عنوان مرد بودن خارج شده و به زن تبدیل شده است و به همین علت نیز ولایت وی ساقط می گردد . تغییر جنسیت مادر،تاثیری در حق حضانت وی بر کودکان خردسالش ندارد . به عبارت دیگر ،تنها زن بودن مادر بوسیله تغییر جنسیت عوض شده و اکنون دارای صفت مردی است ،ولی با این وجود ؛عنوان مادری نسبت به فرزندانی که از وی متولد شدند زایل نشده است .به عبارت دیگر ،تفکیک میان دو عنوان زن بودن و مادری قابل تصور است .

وضعیت ارث نیز از موارد حائز اهمیت در این زمینه است .گرچه در خصوص تغییر جنس فرزندان ،مشکل زیادی وجودندارد ،چون ایشان بر اساس جنس پس از عمل ؛ارث خواهند برد اما آنچه جای بحث دارد ،درمورد پدرومادری است که تغییر جنسیت داده اند چون نه پدر محسوب می شوند و نه مادر ،پس رسیدن ارث به ایشان محل تردید واقع شده است  ،البته می توان ملاک تقسیم ارث را زمان انعقاد نطفه فرزندشان در نظر گرفت و با توجه به اینکه در آن زمان ،کدام پدربوده و کدام مادر  تقسیم می شود.

«« ج»»

 از نظر علت شناسی ، هنوز علت و عامل ایجاد کننده این بیماری ناشناخته است. با توجه به نرمال بودن سیستم هورمونی جنسی ، بنظر میرسد اختلال در مرکز تمایلات جنسی در مغز، در محلی بنام (bed nucleus of stria terminalis ) باشد. که عامل ناشناخته و احتمالا چند فاکتور در آن دخیل است.

درمان این بیماری چیست ؟ این بیماری درمان پذیر نیست و لاعلاج محسوب میگردد، و درمان آن تغییر در جنسیت به روش هورمونی و همراه با جراحی میباشد.

 پس از تشخیص اختلال مزبور توسط یک تیم متشکل از روانشناس و روانپزشک ،رفتارهای درمانی فرد مبتلا به صورت شش ماه مدوام  ،«هر دوهفته یکبار» انجام و تلاش می شود،وی در همان نقش جنسی که از نظر فیزیولوژی و جسمی دارد باقی بماند امااگر پس از گذراندن این دوره « رفتار درمانی » بیمار متقاعد نشد در نقش جنسی که قرار دارد باقی بماند آنگاه توسط پزشکی قانونی مجوز عمل تغییر جنسیت برای او صادر می شود.#####

«« د»»

مقدمه :

ااستحکام روحی و شخصیتی هر فرد بستگی شدید به اطمینان فرد از واقعی بودن جنسیت خوددارد و بیشترین علت اضطراب و رفتار نامتعاد ل ترنسها ،حس داشتن یک جنسیت غیر واقعی بوده و به همین دلیل بزرگترین هدفشان تلاش برای بدست آوردن جنسیت واقعی خودشان است که از لحاظ روحی و فکری خود را متعلق به آن می دانند و آنرا جنسیت واقعی خود می پندارند .در حقیقت چون جنسیت واقعی درونی ترنسها چیز دیگری است زمانی که به امور جنسی فکر می کنند دچار یکنوع سردرگمی و بیچارگی و گاهی اوقات احساس گناه آلودگی و اشتباه می شوند زیرا کاملا" با آن چیزی که اطرافیان و جامعه به آنهایادداده فرق کامل دارد و این موضوع اورابشدت متزلزل و آسیب پذیر می کند زیرا نمی تواند بخواسته درونی و احساسات واقعی قلب خود در این امور بپردازد درحالیکه در افراد عادی اینطور نیست و خواسته هایشان با برداشتی که از خودداردند جور در می آید .

بزرگترین مشکل افراد ترنس نداشتن احساس آرامش درونی ،نداشتن احساس مشروعیت ونداشتن اطمینان به جنسیت خود حتی پس از پذیرش قواعد و مقررات خانواده و جامعه که اورا مجبور به رعایت جنسیت ظاهری خود می نماید می باشد.زمانی که ترنسها به سن بلوغ می رسند و می خواهند احساس عاطفی و جنسی خود را به نمایش  بگذارند بسیار تلاش می کنند تا به هرطریق به دیگران ثابت  که از لحاظ شخصیت جنسی همان چیزی هستند که آنها می خواهند ولباس های مطابق با جسم خود بر تن می کنند و در رفتار و گفتار نیز در حقیقت نقش  جسم خود را بازی می کنند  درست مثل بازیگری که مجبور به اینکار شده است. اما به لحاظ اینکه شخصیت و خودواقعی آنها به علت اختلالات و مشکلات ژنتیک در حقیقت از نوع و نمونه جنس مخالف آنهاست چنین کوششی هایی در نظر مردم و حتی خود آنها غیر عادی و مضحک آمده و حتی شاید افراد معمولی اجتماع متوجه مصنوعی بودن رفتار و حرکاتشان می شوند . یک ترنس تا زمانی که جامعه و  همسالانش  از او نخواسته مشکل چندانی نداردزیرا تمایلاتش درضمیر ناخودآگاه او پنهان شده ولی بالاخره زمانی فرا می رسد که ترنس مجبور است هویت جنسی خودرا آشکار سازد و این تازه اول مشکلات است .دراین هنگام فرد ترنس دچار یکی از بزرگترین مشکلات زندگی خود می شود که عواقب پیچیده و در عین حال ناگواری به همراه دارد ،زیرا ضمیر ناخودآگاه او که مملو از احساسات ،آرزوها و تمایلاتی بر خلاف جسم ظاهری اوست به طرز غیر قابل کنترلی اورا به انجام رفتار منطبق با هویت واقعی اش (مثلا" برای یک ترنس با جسم ظاهری مردانه می تواند هویت زنانه باشد)وادار می نماید.  

پس باید گفت که کلمه ترنس سکشوال به معنی نارضایتی از جنسیت خود است .افراد ترنس از جنسیت خود راضی نیستند و نمی توانند قبول کنند که همانند جسم خودشان هستند ،مثلا" یک مرد ترنس فقط از لحاظ جسمی یک مرد است و لی خودرا کاملا" یک زن می داند .با تمام خصوصیات علایق احساسات وعواطف و امیال زنانه اورا بسوی خود می کشاند و نکته قابل توجه اینکه اکثر ترنسها  بیشتربه مسائل احساسی فکر می کنند تا مسائل جنسی ،که این خود معنای آن رادارد که هرکسی مانند آنچه که از درون است رفتار می کند .

تغییر جنسیت چیست :

 تغییر در لغت عبارت است از هرگونه دگرگونی و تبدیل وضعیت فعلی با وضعیت گذشته متفاوت باشد .جنس نیز در لغت ،اعم از فارسی و عربی به معنای ماهیتی که شامل انواع متعددی از انسان و حیوان می شود و نیز به معنای کالا و متاع (شی ) آمده است .جنس به معنای « نر و ماده » معنایی است که در مرحله ثانویه پدید آمده است و گرنه معنای اصلی و اولیه جنس  نرو ماده نمی باشد.جنسیت به معنای حالت یا ماهیت جنس است هر چند در کتاب های لغت تغییر جنسیت تعریف نشده است ولی منظور از آن هرگونه تبدیل و تحول در جنس نر ،ماده یا خنثی می باشد ؛به گونه ای که وضعیت کنونی با وضعیت گذشته متفاوت است .تغییر جنسیت تقریبا" مفهوم روشنی دارد و به نظر عبارت است از تبدیل مرد به زن یا تبدیل زن به مرد و یا خنثی   و یا دوجنسی  که تبدیل به مرد یازن  شدن و نیز حتی  تبدیل مرد یا زن به خنثی  می باشد .(بر گرفته از کتاب دایره المعارف اسلامی )

 واژه تغییر جنسیت در  اصطلاح  پزشکی  با معنای لغوی و آن چه میان مردم شایع است تفاوت چندانی نداشته  ومنظور از آن تبدیل یا اصلاح آلت تناسلی است به گونه ای که زن به مرد و یا برعکس تبدیل گردد و نیز تبدیل خنثی و یا دوجنسی به یکی از دو جنس مرد یا زن به معنای تغییر جنسیت است . به عبارت دیگرتغییر جنسیت در علم پزشکی همراه با عمل جراحی آلت تناسلی است که این امر هم در تغییر جنسیت خنثی ها و دوجنسی ها صادق می باشد.
بنابراین تغییر جنسیت با تغییر ژنتیکی یا تغییر کروموزومی متفاوت است چه این که در اینگونه اعمال جنسیت فرد  نمی کند بلکه تغییرات یا اصلاحاتی نسبت به ژنیا کروموزوم افراد صورت می پذیرد البته بدیهی است که با تغییر یا اصلاح ژنها،دگرگونی هایی در رفتار ،اخلاق شخص پدید می آید ولی هیچ گاه به وضعیت جدید بوجود آمده اطلاق نمی گردد .

پس تغییر جنسیت عبارت است از تبدیل یا تغییر جنسیت یک فرد از مذکر به مونث ،یا از مونث به مذکر ،یا از خنثی به مذکر ،یا از خنثی به مونث ،یا از مذکر به خنثی و یا از مونث به خنثی می باشد.(برگرفته از کتاب دایره المعارف اسلامی )

هویت جنسی :

هویت جنسی حالتی روانشناختی است که احساس درونی شخص را از مرد وزن بودن منعکس می کند .نگرش جنسی نیز بر یک رشته نگرشها ؛الگوهای  رفتاری و سایر صفاتی که معمولا" با مردانگی و زنانگی مربوطند و توسط فرهنگ خاص افراد تعیین می شوند متکی است ،پس شخصی که از نظر هویت جنسی سالم باشد با اطمینان می تواند بگوید « یک مرد هستم » «  من یک زن هستم ».

نقش جنسی نیز الگوی رفتاری بیرونی است که منعکس کننده احساس درونی و اعلام جنسیتی است که فرد به آن تعلق دارد . یعنی  انتقال تصویر مردبودن در مقابل زن بودن به دیگران ،از همین رودرشرایط طبیعی ؛هویت جنسی و نقش جنسی هماهنگی دارند ،یعنی اگرزنی احساس زن بودن می ک 

این مطلب را به اشتراک بگذارید:


  • درباره ما

    موسسه حقوقی فقیه نصیری در بهار سال هشتاد و هشت به همکاری سه نفر از وکلای پایه یکم دادگستری ، عضو کانون وکلای دادگستری استان مازندران ، به مدیریت عاملی آقای البرز فقیه نصیری، ریاست آقای احسان فقیه نصیری و نائب رئیسی آقای گودرز فقیه نصیری(با بیش از دو دهه فعالیت در این عرصه) تحت ...

  • ارتباط با ما

    نشانی: چالوس، مقابل دادگستری، ساختمان وکلا، طبقه اول، واحد سوم

    تلفن: 01152255455 , 01152254080